این وابستگی در حقیقت ریشههای تاریخی دارد زیرا بسیاری از این همسایگان یا در گذشتههای دور به عنوان بخشی از قلمرو تمدنی ایران باستان با همان رویکرد آرمان ایرانشهر به عنوان هسته مرکزی هویت ملّی فرهنگ شرق در برابر غرب و به ویژه در برابر هلنیسم و روم هویت یافتهاند یا اینکه در عصر اسلامی به دلیل همان پیوندهای فرهنگی پیشین در حوزه جغرافیای فرهنگ عصر اسلامی با آرمان مشترک امّت اسلامی با رویکرد مدینه النبی در نهضت ترجمه بغداد، مفهوم تاریخی خود را بازیافتند.
این آرمان در حقیقت همان شعار اطلبوا العلم ولو بالصین را سرمایه میراث معنوی خود قرار داد و افق تمدنی دنیای اسلام را با بحث و گفتگو و ورود شاگردانی با اندیشه آکادمیک اسلامی به ایران تا شرق دور را متحول ساخت و تمدن عصر اسلامی شکوفا شد. در این بستر فرهنگی بود که روزگاری آسیا، آسیا بود و شهرهای هرات، سمرقند، بخارا، بغداد، ری، تبریز، اصفهان، شیراز و مشهد با هم در رقابت هنری و فرهنگی قرار گرفتند.
این میراث مشترک تمدنی عصر اسلامی در سده های میانه اسلامی با تهاجم برخی از امپراتوران صحرانورد دستخوش تغییراتی شد و با ظهور قدرتهای غربی در سدههای متاخر اسلامی، بخش مرکزی تمدن اسلامی در رصد تحولات مستعمرهای قرار گرفت.
در متاخرترین سده عصر اسلامی، کُنش اجتماعی و آکادمیک همان هسته دیرپای فرهنگی با شناخت مبانی میراث مشترک تمدن اسلامی احیا شد و سرانجام در دهه اخیر مبحث تمدن نوین اسلامی مطرح شد. در این برهمکُنشها، زمینه شناخت برای درک مبانی تمدن اسلامی و رویکرد آن به صلح و پایداری جهان بر مبنای آرمان اسلام به معنی صلح و دوستی نیازمند تحقیقات علمی و روابط سازمانی بین امّت اسلامی بود.
بر همین پایه و اصول کهن، امروز نقش سرنوشت ساز وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نقش سازمانی مدرن، مقتدر و موثر در توسعه پایدار و تحکیم روابط تاریخی بهویژه با همسایگانی است که قرن ها با ملّت ایران زیستهاند و وجوه مشترک فرهنگی آنها اصالت بسیار دارد.
در سالهای اخیر، تجربه نهادینه شده در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ظرفیت بسیار مهمی برای تبدیل این سازمان به وزارتی فراهم آورده است که با پشتوانه های مدیریتی آن، مسئولین این سازمان خود را برای توسعه پایدار منطقه مهیا می سازند. با توجه به تجربیات گسترده این سازمان در حوزه ستادی و استانی، این ظرفیت جدید، فرصت ارزشمندی برای ایران و هم کشورهای منطقه است.
تحولی بزرگ به ویژه برای تمام سازمان های استانی این وزارت در مرزها و مرکز کشور برای شناخت پیوندهای فرهنگی کهن با همسایگان شرق و غرب و شمال و جنوب کشور است. ایجاد این ظرفیت پایدار به پشتوانه مدیریت آثار میراث فرهنگی، میراث طبیعی، میراث معنوی، موزه ها، توسعه محورهای گردشگری و فعالیت صنایع دستی در پیوند با 24 اثر ثبت میراث جهانی، با انعقاد انواع تفاهمنامه، ایجاد نمایشگاهها و کنفرانس های مشترک علمی تحولی بزرگ برای کشور و منطقه رقم خواهد زد و چشم انداز افق توسعه کشور را با همکاری های بین وزارتی در این زمینه محقق خواهد ساخت.
*مدیر پایگاه میراث جهانی منظر باستانشناسی ساسانی فارس: فیروزآباد و سروستان
انتهای پیام/